غزل 456 حافظ با مصرع «نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به مخاطب پند میدهد که تلاش کند در فصل بهار عمر را به خوشی بگذراند و شادمان باشد؛ چراکه بعد از مرگش گُلهای بسیاری میشکفد اما او…
تفسیر و معنی غزل 455 حافظ: عمر بگذشت به بیحاصلی و بوالهوسی
غزل 455 حافظ با مصرع «عمر بگذشت به بیحاصلی و بوالهوسی» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ دریغ و افسوس میخورد که عمرش را بیهوده صرف هوسرانی کرده است. به پسری که احتمالاً در میخانه خدمت میکند میگوید به من جام شرابی بده و برای مغبچه…
تفسیر و معنی غزل 454 حافظ: ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
غزل 454 حافظ با مصرع «ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که شاعر میگوید نسیم دلنواز بهاری از طرف کوی محبوب میوزد؛ اگر از این باد بهرهمند شوی، میتوانی دل خویش را روشن داری و صاحب معرفت شوی. این غزل هنگام…
تفسیر و معنی غزل 453 حافظ: ای که دایم به خویش مغروری
غزل 453 حافظ با مصرع «ای که دایم به خویش مغروری» شروع میشود. این غزل خطاب به مدعی سروده شده که احتمالاً زاهدی مغرور و خودبین یا صوفی ظاهرپرست بوده است؛ کسی که به عبادات ظاهری خودش و رفتارش مغرور شده و حافظ میگوید اگر در وجود تو عشق نیست،…
تفسیر و معنی غزل 452 حافظ: طفیل هستی عشقند آدمی و پری
غزل 452 حافظ با مصرع «طفیل هستی عشقند آدمی و پری» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ جن و انس را وابسته به عشق میداند یعنی اگر عشق نبود، آفرینش نیز وجود نداشت، پس اگر میخواهی سعادتمند شوی، به عشق رو کن. این غزل عرفانی در…
تفسیر و معنی غزل 451 حافظ: خوش کرد یاوری فلکت روز داوری
غزل 451 حافظ با مصرع «خوش کرد یاوری فلکت روز داوری» شروع میشود. این غزل هنگام بازگشت پیروزمندانه شاه زین العابدین به شیراز سروده شده که شاه زین العابدین با عمویش سلطان بایزید و پسر عمویش شاه یحیی کشمکش کرده و آنها را شکست داده و به روایتی حافظ در…
تفسیر و معنی غزل 450 حافظ: روزگاری است که ما را نگران میداری
غزل 450 حافظ با مصرع «روزگاری است که ما را نگران میداری» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که شاعر خواجه تورانشاه وزیر شاه شجاع را مورد خطاب قرار میدهد و از او میخواهد که در رفع کدورت بین شاه و حافظ تلاش بیشتری کند. حافظ به ممدوح…
تفسیر و معنی غزل 449 حافظ: ای که مهجوری عشاق روا میداری
غزل 449 حافظ با مصرع «ای که مهجوری عشاق روا میداری» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ در مطلع غزل خطاب به شاه شجاع او را معشوقی جفاکار خطاب میکند. در ابیات بعدی او را سیمرغ مینامد که نشان از عظمت و بلندمرتبه بودن ممدوح دارد…
تفسیر و معنی غزل 448 حافظ: ای که در کوی خرابات مقامی داری
غزل 448 حافظ با مصرع «ای که در کوی خرابات مقامی داری» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به ممدوح میگوید ای آنکه در خرابات ساکن شدهای؛ اگر به جام شراب دسترسی داری، جمشید زمانهات و پادشاهی مقتدر هستی. این غزل زمان تبعید شاعر به شهر…
تفسیر و معنی غزل 447 حافظ: بیا با ما مورز این کینه داری
غزل 447 حافظ با مصرع «بیا با ما مورز این کینه داری» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که خطاب به دوست قدیمی و یک شیخ است که گویا وقتی حافظ راه عشق و رندی برمیگزیند، با حافظ کینهورزی کرده است. بیت آخر شاهدی بر این ادعاست که…