ارسال از تهران به تمام ایران / تحویل ساعتی پیک در تهران

تفسیر و معنی غزل 137 حافظ: دل از من برد و روی از من نهان کرد

غزل 137 حافظ با مصرع «دل از من برد و روی از من نهان کرد» شروع می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که در این غزل حافظ از محبوب سخن می‌گوید که پس از آنکه دلبری کرده، حافظ را رها نموده و او این بازی را ناجوانمردانه می‌داند. با این حال در شب‌های تنهایی که جان به لب است، خیال دوست او را دلگرمی می‌بخشد. این غزل در دوره جوانی و اوایل حکومت امیر مبارزالدین و در غیاب شاه شیخ ابواسحاق سروده شده و شاعر از غیبت شیخ گله می‌کند. شرح کامل تفسیر و معنی غزل 137 را در مجله ساتین مد بخوانید.

رفع مسئولیت: فال و طالع‌بینی صرفا جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم مسیر زندگی خود را بر اساس فال انتخاب کنید.

متن شعر غزل 137 حافظ

دل از من برد و روی از من نهان کرد

خدا را با که این بازی توان کرد

شب تنهاییم در قصد جان بود

خیالش لطف‌های بی‌کران کرد

چرا چون لاله خونین دل نباشم

که با ما نرگس او سرگران کرد

که را گویم که با این درد جان سوز

طبیبم قصد جان ناتوان کرد

بدان سان سوخت چون شمعم که بر من

صراحی گریه و بربط فغان کرد

صبا گر چاره داری وقت وقت است

که درد اشتیاقم قصد جان کرد

میان مهربانان کی توان گفت

که یار ما چنین گفت و چنان کرد

عدو با جان حافظ آن نکردی

که تیر چشم آن ابروکمان کرد

تفسیر و معنی غزل 137 حافظ

ناراحتی در وجود تو رخنه کرده است. کسی که به او نیکی کرده‌ای به تو خنجر زده است. پل و تکیه‌گاهی برای موفقیت دیگران شده‌ای. البته این را بدان جلوی ضرر را هر وقت بگیری نفع است، پس هنوز می‌توان جبران کارهای گذشته را انجام داد. تنها راه چاره این است که از همین‌جا و پیش از آنکه ضرر بیشتر شود، برگردی. حاجتی در دل خود داری که سریعاً به آن خواهی رسید و نتیجه آن را خواهی دید.

همچنین در تعبیر دیگری آمده است:

به شدت غمگین و سرخورده شده ای. از کسی خنجر خورده ای که هیچ توقعش را نداشتی. بعد از مدتها که از دل و جان برای او مایه گذاشتی تنهایت گذاشت. شاید اشکال از خود توست که در انتخاب دقت لازم را نکردی. اکنون بدنبال راه چاره می گردی اما بدان که تنها چاره تو این است که از همین جا برگردی، زیرا جلوی ضرر را از هر جا که بگیری منفعت است.

نتیجه تفال شما به غزل 137

  • بهتر است کمی بیشتر در مورد رابطه خود تفکر کنید. با مشاوری خوب و مطمئن صحبت کنید تا بتوانید تصمیم نهایی را بگیرید.
  • از افراد سیگاری و معتاد جداً دوری کنید، چون شما از خانواده ای اصیل هستید و دارای ریشه ای قوی می باشید.
  • سه فرزند در طالع دارید که دومی شخص مهمی می شود. ارزش خود را بدانید. اجرای این نیت با دقت، سرعت عمل لازم درکار، راهنمایی از یکی از اساتید و مشاوره توام با کوشش و علاقه لازم دارد. بر خدا توکل و نذر خود را ادا کنید.
  • ویژگی های شما عبارت اند از: جدی، محتاط، پر انرژی، پر کار، مورد توجه، با اراده، اهل عمل، برنده نهایی، رفیق دوست، مصمم، مسئول، استثنایی، مدیر لایق، اهل رقابت، مورد احترام، با ایمان، کمک رسان، رقیق القلب، زود رنج، دست و دلباز و عاشق خانواده.
  • دیگران را به خاطر او نفروشید ولی به او تفهیم کنید که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. حوصله داشته باشید و زود تصمیم نگیرید زیرا آتش تند، زود خاکستر می شود. همین هفته به یکی از مشاهد متبرکه بروید. تو را به عشق، به آب، به گیسوان شب و دم سپیده شادی سوگند می دهم: “عروس باش اما عروسک مباش !”
  • جدیداً خانواده شما دچار سردرگمی در معامله یا تغییر و تحولی شده اند. به آنها بگویید فعلاً دست نگه دارند و دقیقاً ۳۰ روز دیگر اقدام کنند که به نفع آنهاست.
  • حضرت حافظ در بیت های اول و ششم می فرماید: جانان از من دل ربود و در عین حال، رویش را از من پنهان کرد. برای خاطر خدا و بحق خدا انصاف دهید که این بازی را با چه کسی می شود انجام داد! ای باد صبا اگر چاره گر هستی، وقت چاره است زیرا که درد و بلای اشتیاقم قصد جانم را داد، پس از جانان خبری بیاور که طاقتم از سر گذشته است. حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.

تعبیر کامل غزل 137 حافظ

دل از من برد و روی از من نهان کرد

خدا را با که این بازی توان کرد

با دلربایی دل مرا ربود و رخسار خود را از من پنهان کرد، یعنی اول گرفتار عشقم کرد و وقتی دید گرفتارم، مرا ترک نمود. به خاطر خدا بگویید با چه کسی می‌توان این چنین قمار عشق باخت؟

شب تنهاییم در قصد جان بود

خیالش لطف‌های بی‌کران کرد

شب هجران قصد کشتن و هلاکت مرا کرده بود، اما خیال و تصور یار با من بیش از اندازه مهربانی کرد.

چرا چون لاله خونین دل نباشم

که با ما نرگس او سرگران کرد

چرا همچون لاله دلی پر از خون جگر نداشته باشم در حالی‌که چشمان خمار محبوب به من بی‌اعتنایی نمود؟

که را گویم که با این درد جان سوز

طبیبم قصد جان ناتوان کرد

با چه کسی می‌توانم بگویم؟ یعنی به هیچ‌کس نمی‌توانم این را بازگو کنم که با وجود داشتن چنین درد جانسوزی، طبیب عشق دشمن جان خسته‌ام شد و در پی گرفتن جان من بود.

بدان سان سوخت چون شمعم که بر من

صراحی گریه و بربط فغان کرد

یار آن چنان سخت مرا همچون شمع سوزاند که شیشه شراب به حالم گریست و بربط به ناله و فریاد درآمد. بربط یک نوع از آلات موسیقی است.

صبا گر چاره داری وقت وقت است

که درد اشتیاقم قصد جان کرد

ای باد صبا اگر راه چاره‌ای بر درد ما در نظر داری، اکنون زمان مناسب است، زیرا که درد و رنج اشتیاقم به یار، در صدد کشتن من بر آمده است. یعنی فردا برای مداوای درد من دیر است و خواهم مُرد.

میان مهربانان کی توان گفت

که یار ما چنین گفت و چنان کرد

چه وقت و چگونه می‌توانم در مجلس یاران و دوستان مهربانم بگویم که یار با ما از چه سخن گفت، ولی چگونه رفتار کرد. یعنی سخنان محبوب از وفاداری اما رفتارش همه بی‌وفایی بود.

عدو با جان حافظ آن نکردی

که تیر چشم آن ابروکمان کرد

دشمن حافظ با جان او آن رفتاری را نکرد که تیر نگاهی از آن یار ابروکمانی انجام داد. در اینجا بین تیر چشم و کمان ابروی یار مراعات‌النظیر هست. چون تیر را توسط کمان پرتاب می‌کنند.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل 137 از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته

میانگین امتیازات 5 / 5. مجموع آرا: 12

تا حالا به این پست امتیازی داده نشده ): دوست داری اولین نفر باشی؟

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *