ارسال از تهران به تمام ایران / تحویل ساعتی پیک در تهران

تفسیر و معنی غزل 172 حافظ: عشق تو نهال حیرت آمد

غزل 172 حافظ با مصرع «عشق تو نهال حیرت آمد» شروع می‌شود. در این غزل حافظ با ردیف «حیرت آمد» وادی حیرت یعنی ششمین وادی از وادی‌های هفتگانه عرفان را توصیف می‌کند. حافظ عاشق شدن را ابتدای حیرت می‌داند و آن را به نهال تازه کاشته شده تشبیه می‌کند. وصال که در انتهای راه عاشقی است، بالاترین درجه از حیرانی خواهد بود. حافظ به عاشق توصیه می‌کند که در راه محبوب یکدلی را پیش بگیرد. شرح کامل تفسیر و معنی غزل 172 را در مجله ساتین مد بخوانید.

رفع مسئولیت: فال و طالع‌بینی صرفا جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم مسیر زندگی خود را بر اساس فال انتخاب کنید.

متن شعر غزل 172 حافظ

عشق تو نهال حیرت آمد

وصل تو کمال حیرت آمد

بس غرقه حال وصل کآخر

هم بر سر حال حیرت آمد

یک دل بنما که در ره او

بر چهره نه خال حیرت آمد

نه وصل بماند و نه واصل

آن جا که خیال حیرت آمد

از هر طرفی که گوش کردم

آواز سؤال حیرت آمد

شد منهزم از کمال عزت

آن را که جلال حیرت آمد

سر تا قدم وجود حافظ

در عشق نهال حیرت آمد

تفسیر و معنی غزل 172 حافظ

عشقی داری که همگان را به تعجب واداشته و حتی گاهی خودت نیز امید وصال را دور از ذهن می‌دانستی. به ذهن و خلاقیت خودت ایمان داشته باش و اضطراب و نگرانی را از خود دور کن. وقت آن رسیده که به جای خیالبافی به زندگی حقیقی برگردی. بهتر است کمی در زندگی قناعت پیشه کنی و از خواسته‌هایت بکاهی. تعادل در همه کارها عامل پیشرفت تو خواهد بود.

همچنین در تعبیر دیگری آمده است:

قصه عشق و علاقه شما همگان را به حیرت واداشته، حتی برای خودت نیز امید وصال در این عشق حیرت آور است. تو دیگر در موقعیتی نیستی که عمرت را مصروف خیالبافی و بلندپروازی کنی. وقت آن رسیده که در زندگیت تحولی ایجاد نمایی و واقع نگر و حقیقت جو باشی.

نتیجه تفال شما به غزل 172

  • حضرت حافظ در بیت های پنجم تا هفتم می فرماید: از هر جانب که گوش فرا دادم، گویی حیرت سوال می کرد. آیا مخلوق عظمت و بزرگی خالق را آنطور که باید بشناسند، خواهند شناخت ؟ عاشقی که بر عظمت و سلطه حیرت چیره شد، در برابر توانایی معشوق شکسته شد و هستی را باخت. سرتا پای حافظ در عشق به نهال و درخت سرگشتگی بدل گشت است.حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
  • این نیت موجب سرگردانی و حیرت و دل مشغولی شما گردیده است که اگر از آن صرف نظر کنید، به مراتب بهتر می باشد. زیرا تاکنون جز رنج و دلهره و عذاب برای شما و خانواده تان سودی نداشته است. موقعیت های بسیار بهتر در انتظار شما و خانواده تان می باشد. پس به یکی از مشاهد متبرکه رفته و دعا کنید. بهتر است سوره القلم را با معنی و حضور قلب بخوانید.
  • یکی از اقوام شما سخت به شما نیازمند است و منتظر است که از در آیید و به او کمک کنید. پس اقدام نمایید و او را چشم به راه مگذارید. چیزی که گم کرده اید، نزد دوستی به امانت است. نگران نباشید. خوابی که دیده اید، برای کسی تعریف نکنید و به زودی ملاقاتی سودمند و سفری پر برکت در پیش خواهید داشت.
  • مسافر فعلاً اوضاعش رو به راه نمی باشد ولی جای نگرانی هم نیست. خبر بدی دریافت می کنید اما ناراحت نشوید.
  • ویژگی های شما عبارت اند از: ناقلا، دقیق، مغرور، زیرک و باهوش، زرنگ، حادثه جو، سخاوتمند، منطقی، مهربان، ولخرج و دوست باز.
  • رنگ نخودی یا نخودی مایل به شیری را برایتان توصیه می کنم زیرا رابطه صمیمی در شما ایجاد می کند و بر هماهنگی چهره شما می افزاید و موجب افزایش انرژی، احساس لطافت و آرامش شما می گردد. گام های مثبت را با اطمینان خاطر و اعتماد به نفس بیشتر بر می دارید. قفل یعنی که کلیدی هست، پس باز کننده یا قفل ساز کجاست؟

تعبیر کامل غزل 172 حافظ

عشق تو نهال حیرت آمد

وصل تو کمال حیرت آمد

عشق تو، نهال سرگشتگی است و رسیدن به تو، کمال سرگردانی است.

بس غرقه حال وصل کآخر

هم بر سر حال حیرت آمد

چه بسیار هستند غرق شدگان در دریای وصل که سرانجام کارشان به حیرت و سرگشتگی کشید.

یک دل بنما که در ره او

بر چهره نه خال حیرت آمد

دلی را به من نشان بده که در راه عشق او، بر رخسارش خال سرگشتگی نباشد. یعنی هر دل که در راه او قدم گذاشت حیران می‌شود.

نه وصل بماند و نه واصل

آن جا که خیال حیرت آمد

در آنجایی که تصور سرگشتگی بوجود آید، نه وصلی باقی می‌ماند و نه وصل یافته و به وصال رسیده‌ای و همه نابود می‌شوند.

از هر طرفی که گوش کردم

آواز سؤال حیرت آمد

من به هر سوی آفاق که روی گردانده و به صدا‌ها گوش سپردم، صدایی بجز پرسش از حیرت و سرگردانی نشنیدم. همه در این دنیا سرگردان اویند.

شد منهزم از کمال عزت

آن را که جلال حیرت آمد

آن کسی که شکوه و جلال حیرت بر او وارد شود، بر اثر کمال عزت و شرف شکسته می‌شود.

سر تا قدم وجود حافظ

در عشق نهال حیرت آمد

سر تا پای هستی حافظ در عشق تو همچون نهال تازه رسته‌ای از سرگشتگی است.آن کسی که شکوه و جلال حیرت بر او وارد شود، بر اثر کمال عزت و شرف شکسته می‌شود.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل 172 از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته

میانگین امتیازات 5 / 5. مجموع آرا: 12

تا حالا به این پست امتیازی داده نشده ): دوست داری اولین نفر باشی؟

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *