غزل 190 حافظ با مصرع «کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ از یار دور از دیده درخواست توجه به صورت نامه یا فرستادهای را دارد. شاعر میگوید روزی که قلم خوشبوی یار از حافظ یادی کند، ثواب او برابر با آزاد کردن دویست غلام خواهد بود و اینکه چه خواهد شد اگر دوست پیکی بفرستد و با فرستادن سلام دل او را شاد نماید؟ لطف یار در حق حافظ او را به گنج مقصودش خواهد رساند. شرح کامل تفسیر و معنی غزل 190 را در مجله ساتین مد بخوانید.
رفع مسئولیت: فال و طالعبینی صرفا جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمیکنیم مسیر زندگی خود را بر اساس فال انتخاب کنید.متن شعر غزل 190 حافظ
کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند
ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند
قاصد منزل سلمی که سلامت بادش
چه شود گر به سلامی دل ما شاد کند
امتحان کن که بسی گنج مرادت بدهند
گر خرابی چو مرا لطف تو آباد کند
یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز
که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند
شاه را به بود از طاعت صدساله و زهد
قدر یک ساعته عمری که در او داد کند
حالیا عشوه ناز تو ز بنیادم برد
تا دگرباره حکیمانه چه بنیاد کند
گوهر پاک تو از مدحت ما مستغنیست
فکر مشاطه چه با حسن خداداد کند
ره نبردیم به مقصود خود اندر شیراز
خرم آن روز که حافظ ره بغداد کند
تفسیر و معنی غزل 190 حافظ
به زودی با فردی ملاقات میکنی که خبری بسیار خوش به تو میرساند. خبری که اشاره به رسیدن به مقصودت دارد. مدت زمان زیادی را صبر کردی و از خدا طلب حاجت کردی تا به وصال یار برسی. گوهری با ارزش به شما بخشیدهاند، سعی کنید آن را با کمال و جمال حفظ کنید.
به زیبایی درونت بیشتر از ظاهر زیبا اهمیت بده. اگر در مکان نامناسب قرار داری، محکوم به ایستادن در آنجا نیستی، جایگاه خودت را تغییر بده تا بالاخره به خواسته قلبیات برسی.
خیر رساندن به دیگران، کمک کردن به محتاجان و حکم کردن به عدل و عدالت و نیز شاد کردن دلهای شکسته در پیشگاه حضرت حق بسیار با ارزش تر از سالها زهد و طاعت محض پروردگار است. پس از هر آنچه که از دستت می آید دریغ مکن. نیت سفری در سر داری ولی در آن تردید داری. تردیدت بی مورد است و انجام این سفر به خیر و صلاح توست.
نتیجه تفال شما به غزل 190
- در مورد این نیت بیش از اندازه صبر و شکیبایی بخرج داده اید که انجام گیرد ولی با تمام این رنج ها، هنوز مقدمات کامل آن فراهم نشده. پس لازم است یا از این نیت صرف نظر کنید و یا اینکه نذری نموده و به یکی از مشاهد متبرکه رفته و سوره مبارک لقمان را با معنی و حضور قلب بخوانید که گشایش حاصل می شود.
- کلید موفقیت شما در سفر یا در مسافری که برای شما خواهد آمد، می باشد زیرا با حضور او، کارها انجام می گیرد. ملاقاتی در پیش دارید که بسیار سودمند و تجارت پر منفعتی در پیش دارید.
- حضرت حافظ در بیت های سوم تا پنجم می فرماید: امتحان کن و ملاحظه کن. اگر از دست رفته ای را مانند من، مهر و لطف تو به سامان برساند و ویران دلی را عمارت کند، به پاداش آن، گنج های مقصود را برایش خواهند بخشید. پروردگارا به شهر یار شیرین کار کشور زیبایی، الهام فرما که ببخشایش و مهربانی بر بالین عاشق از جان گذشته خود فرهاد گذری بکند. ارزش یک ساعت از زندگانی پادشاه که به عدل بگذرد، با یکصد سال عبادت کردن پارسایی برابر است.
- اینکار را به آینده بهتری محول سازید. پنجره دل را آب کنید تا هوای خوب زیستن و رضایت قلب شما را روشن و تازه گرداند. زیرا از در بسته، هوا خوب داخل نمی شود.
- خود را از وسوسه به دورسازید تا موفقیت همراه شما باشد. در جایی که هر مرگ اشارتی است به حیاتی دیگر، وسوسه دیو، نفس می باشد.
- ویژگی های شما عبارت اند از: مصمم، نظر بلند، پرفکر، سخاوتمند، ناکام، سرکش، جنگجو، با اعتماد به نفس، پول دوست، جنجالی، حادثه جو، جدی، اهل رقابت و مسابقه، متنفر از دروغ، نیرومند و با هدف.
- رنگ صورتی یا فیروزه ای را برایتان پیشنهاد میکنم که مقبولیت عام پیدا می کنید و بر عقلانیت شما افزوده می شود. می توانید بهتر تصمیم بگیرید و اتکای به نفس شما بیشتر خواهد شد.
تعبیر کامل غزل 190 حافظ
کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند
ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند
آن روزی که قلم خوشبوی تو جویای احوال ما شود و نامهای به ما بنویسد، کار خیری انجام داده که پاداشی برابر ثواب آزاد کردن دویست بَرده را خواهد برد.
قاصد منزل سلمی که سلامت بادش
چه شود گر به سلامی دل ما شاد کند
چه میشود اگر پیامآور معشوق ـ که آرزوی سلامتی او را دارم _ با سلامی از جانب دوست ما را خوشحال کند؟ سلمیٰ از معشوقان ادبیات عرب است.
امتحان کن که بسی گنج مرادت بدهند
گر خرابی چو مرا لطف تو آباد کند
آزمایش کن و ببین که اگر لطف و مهربانی تو از پا افتادهای همچون مرا شاد کند و به سامان برساند به مقصود و آرزوی خویش میرسی.
یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز
که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند
خداوندا، دل آن محبوب شیرین حرکات را از حال و روز من آگاه کن و بر او الهام فرمای تا با عطوفت و مهربانی به عاشق خودش سر بزند.
شاه را به بود از طاعت صدساله و زهد
قدر یک ساعته عمری که در او داد کند
یک ساعت دادگستری، ایجاد عدالت و احقاق ِ. حق مظلومین، برای پادشاه از صد سال زُهد و عبادت بهتر است.
حالیا عشوه ناز تو ز بنیادم برد
تا دگرباره حکیمانه چه بنیاد کند
تا اینجای کار که کرشمهها و ناز و غرور تو، بنیادم را ویران ساخته است تا ببینیم بار دیگر حرکات دلبرانه تو که همگی از روی خردمندی است، چه کارهای حکمتآمیز دیگری بنا مینهند.
گوهر پاک تو از مدحت ما مستغنیست
فکر مشاطه چه با حسن خداداد کند
صورت و سیرت نیکو و ذات پاک تو به تعریف و تمجید ما نیازی ندارد. تو حُسن خدادادی داری و از تدبیر آرایشگر بینیاز هستی.
ره نبردیم به مقصود خود اندر شیراز
خرم آن روز که حافظ ره بغداد کند
در شیراز به آرزوها و اهدافِ خویش نرسیدیم، ای خوشا آن روزی که حافظ راه بغداد را در پیش بگیرد، شاید آنجا به آرزوهای خود برسد.
امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال میشویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل 190 از بخش دیدگاهها با ما بهاشتراک بگذارید.