ارسال از تهران به تمام ایران / تحویل ساعتی پیک در تهران

تفسیر و معنی غزل 155 حافظ: اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزد

غزل 155 حافظ با مصرع «اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزد» شروع می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که سردرگمی عاشقانه را به تصویر می‌کشد. عاشق نمی‌داند که به دنبال معشوق روانه شود و یا اینکه در طلب او برنیاید؛ چراکه هر کدام از این دو دردسرهای مخصوص به خودش را دارد. این غزل به استقبال غزلی از فخرالدین عراقی و البته با مضامینی دلنشین‌تر و نه از سوز دل و فرط عشق بلکه به منظور هنرنمایی سروده شده است. شرح کامل تفسیر و معنی غزل 155 را در مجله ساتین مد بخوانید.

رفع مسئولیت: فال و طالع‌بینی صرفا جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم مسیر زندگی خود را بر اساس فال انتخاب کنید.

متن شعر غزل 155 حافظ

اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزد

ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد

و گر به رهگذری یک دم از وفاداری

چو گرد در پی اش افتم چو باد بگریزد

و گر کنم طلب نیم بوسه صد افسوس

ز حقه دهنش چون شکر فروریزد

من آن فریب که در نرگس تو می‌بینم

بس آب روی که با خاک ره برآمیزد

فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست

کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد

تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز

هزار بازی از این طرفه‌تر برانگیزد

بر آستانه تسلیم سر بنه حافظ

که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد

تفسیر و معنی غزل 155 حافظ

در زندگی هر انسانی دو راهی‌های زیادی وجود دارد. اکنون تو نیز بر سر گرفتن تصمیمی دودل و مردد هستی. هرگز بدون فکر کردن دست به انجام کاری مزن که نتیجه‌ای جز سردرگمی و ابهام ندارد. از مشورت و کمک دوستان بهره بگیر.

با کمی تفکر درست درباره مشکل به وجود آمده به راحتی می‌توانی بر آن غلبه کنی. با حوادث روزگار نمی‌توانی بجنگی، پس بهتر است صبر و شکیبایی را در پیش بگیری تا زندگی به تو روی خوش نشان بدهد.

همچنین در تعبیر دیگری آمده است:

مدتی است به شدت دچار تردید و دودلی هستی. اگر راهی را که انتخاب کرده ای ادامه دهی با دردسرهای فراوانی روبرو خواهی شد و اگر چشم بپوشی دلت راضی نمی شود. توجه داشته باش که همه کارها با زور و ستیز انجام نمی شود بلکه باید صبر و بردباری پیشه کنی و از مشکلات نهراسی و با زندگی بسازی تا زندگی هم با تو بسازد و کامیابی نصیبت گردد.

نتیجه تفال شما به غزل 155

  • این نیت فراز و نشیب های فراوان به همراه درد و رنج دارد. پس بهتر است از آن صرف نظر کنی، چون هم اکنون فکر می کنی که اجرای آن به نفع شما است. در حالیکه از عواقب اجرای آن بی خبر هستی اما اگر اصرار بر اجرای آن داری، مراقب باش.
  • به زودی اقبال به شما روی می آورد و بخت شما در برج حوت (اسفند) است که هر چه از خدا بخواهید، لطف پروردگار شامل شما خواهد شد. به زودی به درجه بلندی می رسید و زندگی راحتی خواهید داشت و از نعمات گوناگونی برخوردار می شوید.
  • مسافرت را توصیه می کنم. خرید و فروش سودآور است. طلاق عملی نمی شود ولی ازدواج با صبر و حوصله عملی است. تغییر شغل اگر حوصله کنی، امکاناتش فراهم می شود. تغییر محل نیز چنین است. بیمار شفا می یابد. قرض ادا می شود. سفر کرده می آید یا از او خبری می رسد و درمورد او بدبین و مردد نباش.
  • ویژگی های شما عبارت اند از: انسان دوست، خیرخواه، از همه جا باخبر، روشنفکر، عاشق پیشه، زرنگ، کمک رسان، قابل احترام، کمال گرا، صلح جو، رفیق پرور، آرام، با هدف، متفکر و اندیشه ور، زود رنج، خود خور و چالاک.
  • به کارهای روزگار با عینک بدبینی نگاه مکن و در خرید، بویژه لباس و لوازم خانه، افراط نکن. دارای طبعی آتشین هستی. به همین جهت تمایل شما زیاد است. اگر چه موقع طرف را مسحور خود می سازی ولی گاهی نیز همه را از خود دور میکنی. اعتدال در هر چیزی پسندیده است.

تعبیر کامل غزل 155 حافظ

اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزد

ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد

اگر به دنبال او روان شوم، فتنه و آشوب به پا می‌کند و اگر دیگر او را طلب نکنم، به کینه جویی می‌پردازد. گویا حافظ نمی‌داند در برابر محبوب چه کند و چه رفتاری باعث رضایت اوست.

و گر به رهگذری یک دم از وفاداری

چو گرد در پی اش افتم چو باد بگریزد

اگر از روی وفاداری و برای اثبات وفادار بودن خودم یک لحظه در راهی او او عبور می‌کند همچون غباری به دنبالش روانه شوم، او مانند باد فرار می‌کند و از من دور می‌شود.

و گر کنم طلب نیم بوسه صد افسوس

ز حقه دهنش چون شکر فروریزد

همچنین اگر تنها نصف بوسه از او تقاضا کنم، طعنه‌ها و سخنان درشت بسیاری همچون شکر از دهانش بیرون می‌ریزد.

من آن فریب که در نرگس تو می‌بینم

بس آب روی که با خاک ره برآمیزد

آن جادوگری که من در چشمان خمار تو می‌بینم چه بسا که آبروی انسان‌های زیادی را بریزد و با خاک راه بیامیزد و نابود کند.

فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست

کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد

بلندی و پستی بیابان عشق فتنه و بلاست که عاشقان را به دام می‌اندازد، شیردل و شجاع مردی کجا هست که از روبرو شدن با رنج و سختی پرهیز نکند؟

تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز

هزار بازی از این طرفه‌تر برانگیزد

تو طول عمر از خداوند بخواه و شکیبایی طلب کن؛ زیرا که زمانه نیرنگ‌باز، هزار بازی و مکر از این عجیب‌تر را به وجود می‌آورد.

بر آستانه تسلیم سر بنه حافظ

که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد

ای حافظ، بر درگاه تسلیم شدن به تقدیر خداوند سر بگذار؛ چراکه اگر ناسازگاری و جنگ را آغاز کنی، زمانه با تو به دشمنی برمی‌خیزد.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل 155 از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته

میانگین امتیازات 5 / 5. مجموع آرا: 12

تا حالا به این پست امتیازی داده نشده ): دوست داری اولین نفر باشی؟

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *