غزل 218 حافظ با مصرع «در ازل هر کو به فیض دولت ارزانی بود» شروع میشود. این غزل در دوران سخت حکومت امیر مبارزالدین سروده شده که به حکم جبر زمان حکومت، حافظ در زمانی از باده نوشی دست کشیده است. این غزل را برخی شارحان دارای مفاهیم عرفانی میدانند. حافظ میگوید هرکه را در آغاز آفرینش فیض دولت بخشیدند تا آخر عالم با جام مراد خود همدم خواهد بود. او در توبه کردن از می پشیمانی میبیند. شرح کامل تفسیر و معنی غزل 218 را در مجله ساتین مد بخوانید.
رفع مسئولیت: فال و طالعبینی صرفا جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمیکنیم مسیر زندگی خود را بر اساس فال انتخاب کنید.متن شعر غزل 218 حافظ
در ازل هر کو به فیض دولت ارزانی بود
تا ابد جام مرادش همدم جانی بود
من همان ساعت که از می خواستم شد توبه کار
گفتم این شاخ ار دهد باری پشیمانی بود
خود گرفتم کافکنم سجاده چون سوسن به دوش
همچو گل بر خرقه رنگ می مسلمانی بود
بی چراغ جام در خلوت نمییارم نشست
زان که کنج اهل دل باید که نورانی بود
همت عالی طلب جام مرصع گو مباش
رند را آب عنب یاقوت رمانی بود
گر چه بیسامان نماید کار ما سهلش مبین
کاندر این کشور گدایی رشک سلطانی بود
نیک نامی خواهی ای دل با بدان صحبت مدار
خودپسندی جان من برهان نادانی بود
مجلس انس و بهار و بحث شعر اندر میان
نستدن جام می از جانان گران جانی بود
دی عزیزی گفت حافظ میخورد پنهان شراب
ای عزیز من نه عیب آن به که پنهانی بود
تفسیر و معنی غزل 218 حافظ
قصد داری که راه و روش خودت را تغییر دهی و به راهی بجز آنچه این سالها میرفتی، بروی اما این کار حاصلی بجز پشیمانی و حسرت خوردن برای تو ندارد. شک و تردید را به دل خود راه مده. آرزوهای دور و دست نیافتنی غیر از رنج و زحمت نتیجهای ندارد. اعتدال و میانهرو بودن را پیشه کن. اگر تلاش خودت را چند برابر کنی، به مقصود معقول خودت خواهی رسید.
خودپسندی را کنار بگذار و به دیدار دوستان یکدل و صاحب ذوق برو. اطرافیانت را بشناس و با افراد بدطینت نشست و برخاست مکن تا به گمراهی نروی. افرادی سعی در ریختن آبروی تو و برملا کردن رازهایت دارند که بهتر است از آنها حذر کنی.
قصد کرده ای کار و راه فعلی خود را تغییر دهی، اما توصیه می شود از این کار صرفنظر کنی که جز پشیمانی حاصلی نخواهد داشت. سعی و تلاش خود را چند برابر کن و کار خود را بی ارزش مپندار و در انتخاب همکاران دقت بسیار کن و از خودپسندی بپرهیز تا به موفقیت برسی.
نتیجه تفال شما به غزل 218
- چرا اینقدر تردید داری و از روی دودلی و شک، به کارها نگاه میکنی ؟ هرچه زودتر از دوستان نامناسب دوری کن و با توکل بر خدای یگانه و خواندن سوره مبارکه هود، از آیه ۶۰ تا ۹۰ با معنی و حضور قلب و رفتن به یکی از مشاهد متبرکه و دعا و زیارت کردن، این نیت برآورده خواهد شد.
- حضرت حافظ در بیت هفتم و نهم می فرماید: ای دل اگر می خواهی به نیک نامی مشهور شوی، با نادانان هم صحبت نشو.دیروز عزیزی گفت که حافظ شراب را پنهانی می خورد، حافظ می گوید ای عزیز پنهانی شراب خوردن من عیب نیست زیرا از ریا و پررویی بهتر است.حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
- در کاری وارد شده اید که نیاز به تلاش و کوشش، همراه با علاقه، سرعت عمل و دقت نظر می باشد. پس از دوستان سیگاری و معتاد و کسانی که راه خطا می روند، دوری کنید زیرا در شخصیت خانواده شما نمی باشد و شما از خانواده ای اصیل هستید. حیف است.
- ویژگی های شما عبارت اند از: دوستدار آرامش و سکوت، ساده، کمال گرا، قوی، خیرخواه، معصوم، راستگو، دوست داشتنی، بی ضرر، منظم، گرفتار دوستان، قدر شناس، جذاب، متین و خود دار، فرشته خو، بی آلایش، بی ریا و دوستدار ورزش.
- گمشده ای دارید که به زودی خبری می دهد. مسافرت خوبست. خرید و فروش فرقی ندارد. شغل جدید و کاری جدید به سراغ شما می آید که نافع می باشد. به پدر و مادر احترام بگذار. سفر کرده را دعا کنید تا گره از کارشان باز شود.
- در معامله ای زیان خواهید دید، پس بهتر است با دوراندیشی، پدر یا همسر شما عمل کند زیرا وضع مامله ای که در نظر دارند، روشن نمی باشد. اصولاً بازار وضعیت مناسبی ندارد اما بالاخره این موضوع روشن می شود و تردیدها از بین می رود و حقیقت آشکار می گردد.
تعبیر کامل غزل 218 حافظ
در ازل هر کو به فیض دولت ارزانی بود
تا ابد جام مرادش همدم جانی بود
هرکسی که از روز ازل و از برکت فیض ازلی، شایستگی و قابلیت واگذاری دولت و فیض دولت را داشته باشد، تا روز ابد، آرزوهایش همچون جام شراب با او همدم و یار جانی خواهند بود.
من همان ساعت که از می خواستم شد توبه کار
گفتم این شاخ ار دهد باری پشیمانی بود
من از همان وقت که قصد توبه کردن از بادهنوشی را داشتم، میدانستم که نهال توبه اگر میوهای بدهد، جز پشیمانی چیز دیگری نخواهد بود.
خود گرفتم کافکنم سجاده چون سوسن به دوش
همچو گل بر خرقه رنگ می مسلمانی بود
به فرض اینکه سوسنوار سجاده را به دوش بکشم تا مسلمان جلوه کنم؛ آیا رنگ قرمز شراب بر روی خرقه هم از نشانههای مسلمانی است؟ این استفهام انکاری است، یعنی کسی که لباس زهدش به شراب آلوده شده، مسلمان نیست.
بی چراغ جام در خلوت نمییارم نشست
زان که کنج اهل دل باید که نورانی بود
بدون روشنایی ساغر باده، نمیتوانم در خلوت خانه در تاریکی بشینم، زیرا گوشه اقامتگاه صاحبدلان باید نورانی و روشن باشد.
همت عالی طلب جام مرصع گو مباش
رند را آب عنب یاقوت رمانی بود
همت خود را بلند دار؛ حتی اگر جام جواهر نشان نبود، نباشد. برای زیرک وارسته، آب انگور همان ارزش یاقوت سرخ را دارد.
گر چه بیسامان نماید کار ما سهلش مبین
کاندر این کشور گدایی رشک سلطانی بود
هرچند کار ما بدون سرانجام به نظر میرسد، در آن به چشم خواری منگر، زیرا در کشور عشق، گدایی مایه حسادت پادشاهان است.
نیک نامی خواهی ای دل با بدان صحبت مدار
خودپسندی جان من برهان نادانی بود
ای دل، اگر به شهرت نام نیک علاقمند هستی، با مردم بد معاشرت مکن. ای جان و عزیز من، غرور و خوادخواهی دلیل نادان بودن فرد است.
مجلس انس و بهار و بحث شعر اندر میان
نستدن جام می از جانان گران جانی بود
هنگام بهار، آنگاه که در گردهمایی دوستان یکرنگ، صحبت از شعر و ادب باشد اگر جام شراب از دست محبوب نگیری، دلیل بیذوقی و بدخویی است.
دی عزیزی گفت حافظ میخورد پنهان شراب
ای عزیز من نه عیب آن به که پنهانی بود
دیروز شخص محترمی میگفت که حافظ در پنهانی شراب مینوشد. ای عزیز من، مگر بهتر نیست که عیب پوشیده باشد؟ مصراع دوم دو معنی دارد. یکی اینکه مگر نه اینکه عیب مرا که شراب نوشیدن است پنهان کنی و آن را به دیگران نگویی و معنای دوم اینکه بهتر است که شراب نوشیدن من در خفا باشد.
امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال میشویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل 218 از بخش دیدگاهها با ما بهاشتراک بگذارید.