غزل 230 حافظ با مصرع «اگر به باده مشکین دلم کشد شاید» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که در زهد ریایی خیری نیست و نوشیدن شراب مشکبوی شایسته حافظ است. اگر همه انسانها او را از عشق منع کنند، حافظ بدون توجه به آنها فقط به گفته دوست عمل میکند. این غزل با رگههای عرفانی و ایهام باطنی و در کمال پختگی سروده شده است. این غزل مربوط به سالهای آخر غزلسرایی شاعر بوده و با ملامت کردن ریاکاران آغاز میشود. شرح کامل تفسیر و معنی غزل 230 را در مجله ساتین مد بخوانید.
رفع مسئولیت: فال و طالعبینی صرفا جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمیکنیم مسیر زندگی خود را بر اساس فال انتخاب کنید.متن شعر غزل 230 حافظ
اگر به باده مشکین دلم کشد شاید
که بوی خیر ز زهد ریا نمیآید
جهانیان همه گر منع من کنند از عشق
من آن کنم که خداوندگار فرماید
طمع ز فیض کرامت مبر که خلق کریم
گنه ببخشد و بر عاشقان ببخشاید
مقیم حلقه ذکر است دل بدان امید
که حلقهای ز سر زلف یار بگشاید
تو را که حسن خداداده هست و حجله بخت
چه حاجت است که مشاطهات بیاراید
چمن خوش است و هوا دلکش است و می بیغش
کنون به جز دل خوش هیچ در نمیباید
جمیلهایست عروس جهان ولی هش دار
که این مخدره در عقد کس نمیآید
به لابه گفتمش ای ماه رخ چه باشد اگر
به یک شکر ز تو دلخستهای بیاساید
به خنده گفت که حافظ خدای را مپسند
که بوسه تو رخ ماه را بیالاید
تفسیر و معنی غزل 230 حافظ
انسانی پاکدل هستی و همواره از ریاکاری و عبادت به خاطر خودنمایی دوری میکنی. این خصوصیت نیکو باعث میشود که نزد خداوند گرامی باشی. سعی کن نظرات دیگران برایت اهمیت نداشته باشد و فقط خدا را در نظر بگیری چراکه اگر از دستور خدا سرپیچی کنی و با بندگان او با مکر و حیله رفتار کنی، همه چیز و همه کس از تو دور میشوند.
مال دنیا به سختی بهدست میآید و وفا ندارد پس فریب مال دنیا را نخور. چشم طمع بر مال مردم داشتن و زیادهخواهی عاقبت ندارد و خدا از حقالناس نخواهد گذشت. خوشبختی به تو روی آورده است، پس از فرصتهای پیش رو استفاده کن. به خدا نزدیک شو و به درگاهش دعا کن تا از بلاها رهایی یابی و دل خستهات آرام گیرد.
انسانی پاکدل و صادق هستی و در کلیه امور امر خدا برایت مهمترین مساله است. بدان که این خصلت پسندیده تو را در نزد خدا و خلق خدا عزیز و گرامی می گرداند. از فرصتهایی که خدا در اختیارت قرار می دهد نهایت استفاده را ببر و فریب دنیا و ظواهر آن را نخور.
نتیجه تفال شما به غزل 230
- حضرت حافظ در بیت آخر به شما می فرماید:من که از محبوب بوسه خواستم با خنده گفت: ای حافظ برای خاطر خدا روا مدار که بوسه تو روی ماه را آلوده کند.حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
- آینده شما چنان درخشان و شادی آفرین است که همه را مات و مبهوت خواهد کرد. شما به مقصود خود خواهی رسید. تفال شما بسیار خوب است. زمانی که به هدف خود رسیدی، خدا را شکر کن و دست از غرور بردار. خود را آماده مبارزه و اقدامت مهم تری بکن زیرا طالع شما در برج حوت (اسفند) می باشد. موفقیت همگام شماست به شرط آنکه بر خدا توکل کنی. همین هفته به یکی از مشاهد متبرکه برو و دعا کن که گشایش حاصل می شود.
- جایی برای نگرانی وجود ندارد. شاهد موفقیت در چند قدمی شماست. با قدری تلاش، وقت شناسی و دقت به آن دست می یابی.
- ویژگی های شما عبارت اند از: جدی، دانا، ناقلا، انتقام جو، شیرین بیان، خودخواه، سیاستمدار، مودب، پشتکاردار، مدیر، دقیق، ثروتمند، با سلیقه، مقبول، عاشق مالکیت، منطقی، رفیق دوست، زود رنج، دست شما نمک ندارد و ارزش واقعی شما را نمی شناسند.
- مسافرت را توصیه میکنم. ازدواج عملی می شود ولی طلاق صورت نمی گیرد. خرید و فروش هر دو سودآور است. تغییر شغل عملی می گردد. موفقیتی کامل نصیب خانواده شما می شود.
- اگر در این معامله شما یا همسر یا پدرتان سود نبرده. نگران نباشید. به زودی منافع زیادی نصیب شما می شود و سفر زیارتی و سیاحتی در پیش است.
تعبیر کامل غزل 230 حافظ
اگر به باده مشکین دلم کشد شاید
که بوی خیر ز زهد ریا نمیآید
اگر دلم به سوی شراب خوشبو تمایل دارد، شایسته است. چرا که از زهد ریایی و دروغین بوی خیر به مشام نمیرسد.
جهانیان همه گر منع من کنند از عشق
من آن کنم که خداوندگار فرماید
اگر تمام مردم دنیا مرا از عشقورزی منع کرده و برحذر دارند، من همان کاری را خواهم کرد که خداوند فرموده است. خداوندگار علاوه بر خداوند به معنای صاحب و مالک نیز هست.
طمع ز فیض کرامت مبر که خلق کریم
گنه ببخشد و بر عاشقان ببخشاید
نومید مباش از اینکه کرم الهی تو را بهرهمند کند زیرا خُلقِ کریمانه محبوب از گناهان درمیگذرد و خطای عاشقان را میبخشد.
مقیم حلقه ذکر است دل بدان امید
که حلقهای ز سر زلف یار بگشاید
دلم از آن سبب در انجمن ذکر و اوراد برای دعا کردن جای گرفته که شاید بتواند حلقهای از سر پیچش گیسوی محبوب را باز کند. حلقه گشودن از زلف یار به مجاز یعنی رمزی از رموز خلقت را دریافتن.
تو را که حسن خداداده هست و حجله بخت
چه حاجت است که مشاطهات بیاراید
تویی که زیبایی ذاتی و خوشبختی در کنارت داری، چه نیازی است که آرایشگر به آرایش تو بپردازد؟
چمن خوش است و هوا دلکش است و می بیغش
کنون به جز دل خوش هیچ در نمیباید
اکنون که باغ و چمن باصفا، آب و هوا دلآرا و شراب خالص و ناب است، برای بهره گرفتن، هیچ چیز دیگر غیر از دل خوش لازم نیست.
جمیلهایست عروس جهان ولی هش دار
که این مخدره در عقد کس نمیآید
دنیا مانند عروس زیبا است، اما مواظب باش و این را بدان که این پردهنشین دلربا به عقد همسری کسی درنمیآید. یعنی برای وصال زر و زیور دنیا تلاش نکن.
به لابه گفتمش ای ماه رخ چه باشد اگر
به یک شکر ز تو دلخستهای بیاساید
به التماس و زاری به او گفتم که ای ماهرو، به تو چه زیانی میرسد اگر یک خستهدل با یک بوسه شیرین تو آرامش یابد؟
به خنده گفت که حافظ خدای را مپسند
که بوسه تو رخ ماه را بیالاید
(در ادامه بیت قبل) با خنده پاسخ داد که ای حافظ، از برای خاطر خدا راضی مشو که بوسه تو چهره همچون ماه مرا آلوده کند.
امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال میشویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل 230 از بخش دیدگاهها با ما بهاشتراک بگذارید.
دیدگاهها (2)