غزل 438 حافظ با مصرع «سبت سلمی بصدغیها فؤادی» شروع میشود. این غزل در سالهای آخر عمرش به صورت ملمّع ساخته، برای سرودنش از سه زبان فارسی دری، عربی و لهجه قدیمی شیرازی یا همان محاورهای استفاده کرده و دانستههای ادبی و زبانیاش را نشان داده است. ابتدا به عربی میگوید معشوق با دو زلفش قلب مرا اسیر کرده و اکنون در پی بردن جان من است.. شرح کامل تفسیر و معنی غزل 438 را در مجله ساتین مد بخوانید.
رفع مسئولیت: فال و طالعبینی صرفا جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمیکنیم مسیر زندگی خود را بر اساس فال انتخاب کنید.متن شعر غزل 438 حافظ
سبت سلمی بصدغیها فؤادی
و روحی کل یوم لی ینادی
نگارا بر من بیدل ببخشای
و واصلنی علی رغم الاعادی
حبیبا در غم سودای عشقت
توکلنا علی رب العباد
امن انکرتنی عن عشق سلمی
تزاول آن روی نهکو بوادی
که همچون مت به بوتن دل و ای ره
غریق العشق فی بحر الوداد
به پی ماچان غرامت بسپریمن
غرت یک وی روشتی از امادی
غم این دل بواتت خورد ناچار
و غر نه او بنی آنچت نشادی
دل حافظ شد اندر چین زلفت
بلیل مظلم و الله هادی
تفسیر و معنی غزل 438 حافظ
یکی از اطرافیانت از تو کمکی میخواهد؛ دست رد به سینهاش نزن. برای آرام کردن خودت به دعا و ثنای خداوند بپرداز. اگر میخواهی غرق در الطاف خداوند شوی، در بحر نعمات او شنا کنی، عزت و بزرگی خود را حفظ کنی و به غم دل دچار نشوی بخشنده باش و دوستانت را ببخش. خداوند تنها هدایتگری است که همیشه راه درست را نشان میدهد.
خطایی مرتکب شده ای و از جانب او امید بخشایش داری. نگران نباش. او تو را خواهد بخشید، اما مشکل تو را بخشش او حل نخواهد کرد. تو در دام عشقی اسیر شده ای و می بینی که از هیچ کس کاری ساخته نیست. تنها چاره ی تو توکل به خدایی است که همیشه و در همه حال بندگانش را یاری می کند، پس به او و معصومینش توسل بجو.
نتیجه تفال شما به غزل 438
- حضرت حافظ در بیت های هفتم و هشتم می فرماید: اگر تو از ما حرکتی بر خلاف ادب دیدی و تقصیر و گناهی یا حرکتی خلاف رسم ادب دیدی، ما به غرامت، جانمان را زیر پای می سپاریم. دل حافظ در چین زلف تو گم شد. در شب تاریک، خداوند راهنمای گمشدگان است.حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
- دل در گرو عشق یا کاری دارید که اندیشه شما را مشغول ساخته است. بهترین راه آنست که با توکل بر خدای یگانه اقدام کنید. همین هفته به یکی از مشاهد متبرکه بروید و سوره مبارکه الانفال، آیه ۵۰ تا آخر را بخوانید که گشایش است.
- دل به دریا بزنید و امیدتان به خداوند باشد. از تلاش، اراده و قدرت خود بهره بگیرید. مطمئنا موفق خواهید شد.
- مسافر شما حالش بسیار خوبست و جای نگرانی نمی باشد. بیمارتان به زودی شفا می یابد. مسافرت عملی می گردد. گمشده پیدا می شود. خرید و فروش در این موقعیت به صلاح نیست.
- مسافرت مهمی در پیش دارید. معامله یا شغلی به شما یا همسر یا پدرتان پیشنهاد می شود که بسیار سودمند خواهد بود.
- ویژگی های شما عبارت اند از: دارای زندگی خوب، ولخرج، مهربان، دارای متانت و وقار و با گذشت.
تعبیر کامل غزل 438 حافظ
سبت سلمی بصدغیها فؤادی
و روحی کل یوم لی ینادی
سَلمی دل مرا اسیر دو زلف خود کرد و هر روز روح من مرا ندا میدهد که… ادامه در بیت بعد
نگارا بر من بیدل ببخشای
و واصلنی علی رغم الاعادی
ای معشوق زیباروی من، بر این دل از دست داده رحمت آور و به کوری چشم دشمنان مرا از وصل خود برخوردار کن.
حبیبا در غم سودای عشقت
توکلنا علی رب العباد
ای محبوب من، در غم جنون عشقت، کار خود را به پروردگار بندگان واگذار کردیم.
امن انکرتنی عن عشق سلمی
تزاول آن روی نهکو بوادی
ای آنکه منکر عشق من به سلمی بودی، میبایستی از اول روی آن را نیکو دیده باشی… ادامه در بیت بعد
که همچون مت به بوتن دل و ای ره
غریق العشق فی بحر الوداد
تا مانند من دلت به یکباره در دریای دوستی غرق شود.
به پی ماچان غرامت بسپریمن
غرت یک وی روشتی از امادی
اگر تو یک کار بیرویه از ما دیدی، ما به پای ماچان غرامت خواهیم سپرد.
به نقل از برهان قاطع؛ پی ماچان یا پای ماچان به اصطلاح صوفیان و درویشان کفشکن است و رسم این جماعت چنانست که اگر یکی ازیشان گناهی و تقصیری کند او را در کفشکن که مقام غرامت است به یک پای بازدارند و او هر دو گوش خود را چپ و راست بر دست گیرد یعنی گوش چپ را به دست راست و گوش راست را به دست چپ گرفته چندان بر یک پای بایستد که پیر و مرشد عذر او را بپذیرد و از گناهش درگذرد.
غم این دل بواتت خورد ناچار
و غر نه او بنی آنچت نشادی
به ناچار تو باید غم این دل را بخوری وگرنه آنچه را که شایسته و درخور تو نیست خواهی دید.
دل حافظ شد اندر چین زلفت
بلیل مظلم و الله هادی
دل حافظ به شب تاریک چین و شکن زلف تو رفت و خدا راهنماست.
امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال میشویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل 438 از بخش دیدگاهها با ما بهاشتراک بگذارید.
دیدگاه (1)