غزل 147 حافظ با مصرع «نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد» شروع میشود. این غزل پس از شنیدن خبر الحاق شاه منصور به شاه شجاع سروده شده و با رسیدن این خبر، شاعر میگوید ای شاه شجاع بیا که باعث آرامش دلهای ما هستی و روزهای رنج و سختی به پایان رسیده است. اکنون به شکرانه این نعمت همراه با مطربان شراب صبحگاهی مینوشند و برای خوشی دل خود در شیراز با حوران بهشتی نشست و برخاست میکنند. شرح کامل تفسیر و معنی غزل 147 را در مجله ساتین مد بخوانید.
رفع مسئولیت: فال و طالعبینی صرفا جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمیکنیم مسیر زندگی خود را بر اساس فال انتخاب کنید.متن شعر غزل 147 حافظ
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد
بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان
در این جهان ز برای دل رهی آورد
همیرویم به شیراز با عنایت بخت
زهی رفیق که بختم به همرهی آورد
به جبر خاطر ما کوش کاین کلاه نمد
بسا شکست که با افسر شهی آورد
چه نالهها که رسید از دلم به خرمن ماه
چو یاد عارض آن ماه خرگهی آورد
رساند رایت منصور بر فلک حافظ
که التجا به جناب شهنشهی آورد
تفسیر و معنی غزل 147 حافظ
فال تو بسیار زیبا و روشن است و این بخاطر نیت پاک توست. مژدهای به تو خواهد رسید که پایان رنجهاست. تحولی در راه است و بخت و اقبال به تو رو میکند. سختیها و مشکلات زیادی را برای رسیدن به هدفت تحمل کردهای اما بالاخره به آنچه مراد دلت است خواهی رسید و آرزوی تو برآورده میشود. هرگز خدا را فراموش مکن تا همیشه لطف و رحمتش شامل حال تو گردد.
مژده ای بر شما خواهد رسید که پایان سختی ها و مشکلات شماست. تحولی بزرگ در زندگی شما روی خواهد داد و بخت و اقبال به شما روی می آورد. سفری در پیش داری که بسیار خیر و نیکوست. در رفتن به این سفر تاخیر مکن که به مراتب عالیه خواهی رسید.
نتیجه تفال شما به غزل 147
- این تفال بر شما مبارک باشد. شانس به زودی در خانه شما را می زند و جای هیچ گونه نگرانی نیست. مژده ها دریافت خواهید کرد و بر شما مبارک باشد به شرط آنکه همین هفته به یکی از مشاهد متبرکه بروید و دعایی کنید و نذر خود را ادا کنید که بسیار کارگشاست و سوره مبارکه المعارج را با حضور قلب و معنی بخوانید.
- شما نیز به مقام بلندی می رسید و خواسته شما برآورده می شود به شرط آنکه علاقه، کوشش، دقت و وقت شناسی را از دست ندهید.
- ویژگی های شما عبارت اند از: جنگجو، ریاست طلب، مغرور و سرکش، با اراده، طوفانگر، بد پیله، جدی، بموقع، خطرناک، قدرت طلب، عصبانی، با هدف، بزرگ سالار و آتشین مزاج.
- مسافرت را توصیه می کنم. با او مهربان تر باش و او را از خود طرد مکن. با عقل و اندیشه عمل کن. با یکی از آشنایان مشورت کن. از او کمک بگیر. وسواس را کنار بگذار و تردید ها را بیرون بریز. موفقیت در چند قدمی شماست و اجازه ورود می خواهد. در همه حال به خدا توکل کن.
- حضرت حافظ در بیت های سوم، پنجم، ششم و هفتم می فرماید: با عنایت دوست به شیراز می رویم. چه خوش رفیق است که اقبالم به همراهی من کرد. سعی کن تا دل مرا به دست آوری چه بسا پیش آمده است که کلاه نمدین درویش، تاج شاهی را مغلوب کرده است.
- وقتی دلم چهره آن ماه خرگهی (معشوقه چادرنشین) را به خاطر آورد، چه ناله ها از دل کردم، بطوریک ه فغانم به ماه رسید. حافظ پرچم نصرت و پیروزی را به آسمان رساند. وقتی که به جناب شاه منصور ناله برد که از شر بد اندیشان زمان در امان باشد. حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
تعبیر کامل غزل 147 حافظ
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
نسیم باد صبا دیشب به من خبر داد که روزگار اندوه و غصه کوتاه شد و به پایان رسید.
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد
به عنوان مژدگانی این مژدهای که باد سحرگاهی با خود آورد؛ لباسی را که از خوشحالی گریبانش را دَریدم، به نوازندگانی که شراب صبحگاهی مینوشند هدیه میدهیم.
بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان
در این جهان ز برای دل رهی آورد
شتاب کن، شتاب کن که رضوان یعنی نگهبان بهشت، تو که همچون حوری بهشتی هستی را برای خاطر من که فردی ناچیز و ندار هستم، در این دنیا آورد.
همیرویم به شیراز با عنایت بخت
زهی رفیق که بختم به همرهی آورد
ما زیر سایه لطف و توجهی که بخت و اقبال به ما دارد، به شیراز میرویم. آفرین بر این دوست که بخت او را همراه من کرد.
به جبر خاطر ما کوش کاین کلاه نمد
بسا شکست که با افسر شهی آورد
برای بدست آوردن دل ما تلاش کن، زیرا که چه بسا این کلاه نمدی کمبها، تاجهای پادشاهان را بسیار شکست داده باشد.
چه نالهها که رسید از دلم به خرمن ماه
چو یاد عارض آن ماه خرگهی آورد
چه فریادهایی که از دل من به ماه آسمان رسید، آنگاه که یاد آن چهره یار پردهنشین که همچون ماه زیباست، به دلم افتاد.
رساند رایت منصور بر فلک حافظ
که التجا به جناب شهنشهی آورد
حافظ پرچم پیروزمندی خود را به آسمان رساند در آن زمان که به درگاه شاهنشاه پناه آورد.
امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال میشویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل 147 از بخش دیدگاهها با ما بهاشتراک بگذارید.