ارسال از تهران به تمام ایران / تحویل ساعتی پیک در تهران

تفسیر و معنی غزل 395 حافظ: گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن

غزل 395 حافظ با مصرع «گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن» شروع می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ پس از مبالغه در تعریف از خوبی و لطف محبوب در بیت ششم از او گلایه می‌کند. به یار می‌گوید از آنجا که عادت داری عاشقان را زجر بدهی، پس با دشمنانِ من به عیش و نوش بپرداز و با من تندی کن. این غزل با الهام از غزل ضیاء الدین خجندی و به منظور گله و شکایت از شاه شجاع به دلیلی سردی در روابط با شاعر سروده شده است. شرح کامل تفسیر و معنی غزل 395 را در مجله ساتین مد بخوانید.

رفع مسئولیت: فال و طالع‌بینی صرفا جنبه سرگرمی دارد و پیشنهاد نمی‌کنیم مسیر زندگی خود را بر اساس فال انتخاب کنید.

متن شعر غزل 395 حافظ

گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن

یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن

بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را

چون شیشه‌های دیده ما پرگلاب کن

ایام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد

ساقی به دور باده گلگون شتاب کن

بگشا به شیوه نرگس پرخواب مست را

و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن

بوی بنفشه بشنو و زلف نگار گیر

بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن

زان جا که رسم و عادت عاشق‌کشی توست

با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن

همچون حباب دیده به روی قدح گشای

وین خانه را قیاس اساس از حباب کن

حافظ وصال می‌طلبد از ره دعا

یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن

تفسیر و معنی غزل 395 حافظ

دیگران شیفته کار و اخلاق تو شده‌اند. تو کسی هستی که از حسن و خوبی چیزی کم نداری. چشم‌هایت همه را محسور می‌کند و بدون هیچ کلامی با همه حرف می‌زنند. پیمانی که بسته‌ای بسیار مبارک و فرخنده است؛ روزگارت روز به روز بهتر می‌شود.

این دنیا گذراست و ایام خوشی سپری می‌شود، پس از فرصت‌ها استفاده کن و آنها را به شادمانی گذران. لطف و محبت کسی دائم شامل حالت می‌شود. به آرزویت می‌رسی و جوان‌تر می‌شوی. با اطرافیانت کمی مهربان‌تر باش. توکل به پروردگار و دعا به درگاه خداوند را فراموش مکن.

همچنین در تعبیر دیگری آمده است:

بی آنکه خود بدانی فرصتی در اختیار تو قرار گرفته که به سرعت در حال گذر است و این در حالی است که با وجود تمام مشکلات، تو می توانی از این فرصت نهایت استفاده را ببری. قبل از هر چیز به خدا توکل کن و با خلوص نیت از او حاجات خود را بخواه که به امید خدا مستجاب خواهد شد.

نتیجه تفال شما به غزل 395

  • این نیت را فعلا آشکار نسازید، بلکه سعی کنید در اطراف تجسس و جستجوی کنید و از عقل و اندیشه خود کمک بگیرید.
  • عجله و شتاب نکنید که زیان آور است. عشق را دریابید و محبت را نثار کنید. دیگران قصد فریب شما را دارند و دشمنان در لباس دوست ظاهر می شوند. خیال می کنند که شما با افکار لطیفی که دارید، با آن قلب پر مهر، مانند حبابی هستید که می توانند غرورتان را بشکنند. پس سخت مواظب رفتار و کردار خود باشید.
  • چرا اطرافیان خود را آزار می دهید؟ این به صلاح شما نیست زیرا خداوند دعای خسته و شکسته دلان را مستجاب می کند. پس هر زمان ناراحت شدید، سوره مبارکه البینه را با حضور قلب و معنی بخوانید.
  • کسانی را که به شما بدی می کنند، به خدا واگذار کنید. خوبی و مهر ورزیدن را از دست ندهید. به همین زودی مژده ای دریافت می کنید و مرد خدایی از اولیاءالله را می بینید که شما را راهنمایی می کند، سخنش را از جان و دل بپذیرید که نفس او حق است.
  • این نیت و کار به زودی انجام میگیرد و مبارک است. خداوند دعای خسته دلان را مستجاب می فرماید، شما نیز حتما با توکل بر خدا و کوشش و اراده به مرادتان خواهید رسید.

تعبیر کامل غزل 395 حافظ

گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن

یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن

با گیسوی همچون سنبل مشک‌بوی خویش روپوشی بر روی گلبرگ یعنی رخسارت بینداز یعنی روی خود را بپوشان و مردم دنیایی را بی‌تاب و نگران کن.

بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را

چون شیشه‌های دیده ما پرگلاب کن

از چهره‌ات عرق بیفشان و پیرامون بوستان را مانند شیشه‌های چشم ما پر از گلاب کن.

ایام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد

ساقی به دور باده گلگون شتاب کن

وقتی فصل بهار و گل مانند روز‌های عمر به سرعت در حال سپری شدن است؛ ای ساقی، برای به گردش درآوردن جام شراب گلرنگ عجله داشته باش.

بگشا به شیوه نرگس پرخواب مست را

و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن

چشم مست خواب‌آلود خود را با غمزه و ناز باز کرده و دیده نرگس خود‌نمای بوستان را از حسادت فروبند.

بوی بنفشه بشنو و زلف نگار گیر

بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن

بنفشه را بوییده و در همان حال گیسوی یار زیبا را به چنگ آور، به رنگ لاله نظر انداخته و همزمان قصد نوشیدن شراب بنما.

زان جا که رسم و عادت عاشق‌کشی توست

با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن

از آنجایی که شیوه و خلق‌وخوی تو آزار و کشتن عاشقان است، با دشمنان شراب بنوش و با ما بدرفتاری و تندی کن.

همچون حباب دیده به روی قدح گشای

وین خانه را قیاس اساس از حباب کن

همانند حباب روی آب، دیدگان خود را بر روی پیاله شراب باز کرده و اساس این دنیای بی‌دوام را با حباب آب مقایسه کن.

حافظ وصال می‌طلبد از ره دعا

یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن

حافظ از طریق دعا کردن، آرزوی دیدار تو را دارد. خدایا، دعای آزرده‌دلان را برآور.


امیدواریم که از خواندن این غزل لذت و بهره کافی را برده باشید. خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در مورد غزل 395 از بخش دیدگاه‌ها با ما به‌اشتراک بگذارید.

امتیاز نوشته

میانگین امتیازات 5 / 5. مجموع آرا: 12

تا حالا به این پست امتیازی داده نشده ): دوست داری اولین نفر باشی؟

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *