غزل 476 حافظ با مصرع «نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به باد صبا که در شعر فارسی نماد پیک عاشقان است، میگوید ای نسیم صبح سعادت، برو به آن نشانیای که خودت بلدی، به کوی فلانی، در…
تفسیر و معنی غزل 475 حافظ: گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی
غزل 475 حافظ با مصرع «گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که شاعر میگوید مرادی دارید که رسیدن به آن را محال میدانید، ولی آنقدر مقاوم هستید که هیچ چیز و هیچ کس نمیتواند شما را ناامید کند. در این غزل عاشقانه…
تفسیر و معنی غزل 474 حافظ: هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی
غزل 474 حافظ با مصرع «هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ به محبوب میگوید من مشتاق و آرزومند تو هستم و میدانم که خودت نیز این قضیه را میدانی؛ چراکه تو نادیدهها را میبینی و نانوشتهها را میخوانی. این…
تفسیر و معنی غزل 473 حافظ: وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
غزل 473 حافظ با مصرع «وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که با نصیحت به غنیمت شمردن وقت آغاز میشود. حافظ میگوید تا آنجا که میتوانی قدر لحظات عمر را بدان، حاصل زندگی همین دم است. روزگار اگر تو را…
تفسیر و معنی غزل 472 حافظ: احمد الله علی معدله السلطان
غزل 472 حافظ با مصرع «احمد الله علی معدله السلطان» شروع میشود. در این غزل صراحتاً از سلطان احمد شیخ اویس حسن ایلخانی نام برده شده، خطاب به سلطان احمد جلایر نوه بنیانگذار حکومت ایلخانی است که هرچند در جنگ بی رحم بوده، ولی ارادتی خاص به شخص حافظ داشته…
تفسیر و معنی غزل 471 حافظ: ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
غزل 471 حافظ با مصرع «ز دلبرم که رساند نوازش قلمی» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که شاعر با خطاب قرار دادن شاه شجاع، مضامین عقیدتی خویش را میگوید که چه کسی از سوی محبوبم نامهای عاشقانه برایم میآورد؟ باد صبا کجاست که بخشندگی کند و پیامم…
تفسیر و معنی غزل 470 حافظ: سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
غزل 470 حافظ با مصرع «سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید قلبم پر از غصه است، دریغ که مرهمی برای آن نیست. دل از تنهایی به جان رسیده است؛ بخاطر خدا مونس جانی بیاید. روزگار به کسی روی…
تفسیر و معنی غزل 469 حافظ: اتت روائح رند الحمی و زاد غرامی
غزل 469 حافظ با مصرع «اتت روائح رند الحمی و زاد غرامی» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ میگوید بوی خوش عود یا درختی خوشبو که از اقامتگاه معشوق فراز آمده، بر شیفتگی جانم افزوده است. جان ارزشمندم فدای خاک درگاه خانه یار باد. کیست که…
تفسیر و معنی غزل 468 حافظ: که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامی
غزل 468 حافظ با مصرع «که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامی» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ خود را گدایی میخواند که در جستجوی کسی است تا پیامش را به دست شاهان برساند. پیامی که در آن گفته در کوی میفروشان دوهزار جمشید…
تفسیر و معنی غزل 467 حافظ: زان می عشق کز او پخته شود هر خامی
غزل 467 حافظ با مصرع «زان می عشق کز او پخته شود هر خامی» شروع میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ مانند بسیاری از غزلیات دیگر از می و معشوق سخن میگوید که هرچند ماه رمضان است اما تو جام شراب بیاور و هدفش مقابله با زاهد…